سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نه بخدایى که از قدرت او درمانده شبى سیاه به سر بردیم که روزى سپیدى را در پى خواهد داشت ، چنین و چنان نبوده است . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

بنام یاور بیچارگان

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن

چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب

باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند

چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد

قدم سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس

بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب

جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار

تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور



 

محققا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد آیه

13 سوره احقاف

در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند فرشتگان بر آنان فرود میآیند [و میگویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید

در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت] برای شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت

30 و 31 سوره فصلت


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر
بنام خدای دستگیر


"حکایت 1"

عارفی گفت سه چیز دل را سخت کند:
خنده بی جهت ، خوردن در حال سیری و سخن غیر لازم گفتن.


"حکایت 2 "

یکی از زهاد را بیماری عارض شد.شخصی به عبادت او رفت؛ او را شادمان دید و زبانش را به شکر و ثنا متذکر یافت، گفت : میخواهی که خدای تعالی تو را شفا دهد؟گفت:نه.گفت میخواهی به وضع بیماری بمانی؟گفت:نه.گفت : پس چه میخواهی؟
گفت : آن را میخواهم که خدا می خواهد.

"حکایت 3"

از حکیمی پرسیدند : نعمتی که بر صاحبش رشک نبرند یا بلائی که بر گرفتارش دلسوزی نکنند میشناسی؟
گفت : آری آن نعمت تواضع  است و آن بلا تکبر.


کشکول شیخ بهایی

دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

با سلام به دوستان عزیز

شرکت پخش و پالایش فرآورده های نفتی آزمون استخدامی برکزار میکنه که واسه ثبت نام به لینک زیر برین:

محل ثبت نام


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

 

بنام مهربان بی همتا 

من آموخته ام که برای زخم پهلویم برابر هیچ کیکاووسی ، گردن کج نکنم وزخم در پهلو وتیر درگردن،خوشتر تاطلب نوشدارو از ناکسان وکسان.زیرا درد است که مرد میزاید وزخم است که انسان می آفریند.

پدرم میگوید : قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست.

پس زخمهایت را گرامی دار. زخمهای کوچک رانوشدارویی اندک بس است تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوش دارویی شگفت بخواهد

وهیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست. ونوشداروی عشق تنها در دستان اوست .

او که نامش خداوند است.

پدرم گفته بود که عشق شریف است وشگفت است ومعجزه گر اما نگفته بود او که نوشدارو دارد، دستهایش این همه از نمک عشق پر است ونگفته بود که عشق چقدر نمکین است  ونگفته بود که او هر که را دوست تر داردبر زخمش از نمک عشق بیشتر میپاشد!

زخمی بر پهلویم است وخون میچکد وخدا نمک می پاشد. من پیچ میخورم وتاب میخورم ودیگران گمانشان که میرقصم!

من این پیچ وتاب را واین رقص خونین را دوست دارم، زیرا به یادم میآورم که سنگ نیستم،چوب نیستم خشت وخاک نیستم که انسانم...

پدرم گفته است از جانت دست بردار، از زخمت اما نه، زیرا اگر زخمی نباشد، دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود واگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و

عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ...

 

نویسنده : خانم عرفان نظر آهاری


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا، از تو می‌خواهم که به سبب دانش بی‌حدّ خود، برای من خیر و نیکی را برگزینی.

پس بر محمد و خاندانش درود فرست و از هر چیز برترین را نصیب من فرما .

به ما الهام کن که آنچه را نیک و درست است ، بدانیم و عمل کنیم، و این را وسیله‌ای قرار ده تا به آنچه برایمان مقدّر فرموده‌ای خشنود شویم ، و به حکمی که در حقّ ما کرده‌ای گردن نهیم.

پس پریشانیِ دو دل بودن را از قلب ما بزدای و ما را به یقینی همانند یقین بندگان مخلص خود یاری نمای، و مخواه که در شناخت آنچه برای ما برگزیده‌ای، ناتوان مانیم، تا آن جا که حرمت تو در چشم ما اندک شود و آنچه مقدّر کرده‌ای پیش ما ناپسند آید و به حالتی دچار شویم که از نیک فرجامی دورتر است و به غیر عافیت نزدیک‌تر.

آنچه را قسمت­مان کرده‌ای و برای ما ناخوشایند است، محبوب ما گردان، و آن حکم تو را که دشوار می‌پنداریم، آسان ساز،

و در دل ما انداز که در برابر آنچه در حقّ ما خواسته‌ای، تسلیم تو باشیم، و نخواهیم که آنچه به تأخیر انداخته‌ای، پیش افتد، و آنچه پیش انداخته‌ای، به تأخیر افتد، و آنچه را محبوب توست، ناپسند نداریم، و آنچه را خوش نمی‌داری، اختیار نکنیم.

کار ما را به آن سرانجام که نیک‌تر است و آن فرجام که پسندیده‌تر، پایان ده؛

زیرا تو نفیس‌ترین چیزها را می‌بخشی، و بخشش‌های بزرگ می‌دهی، و هر چه بخواهی همان می‌کنی، و تو بر هر کار تونایی.

 

-( صحیفه سجادیه)

 


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ