سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده را حیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 88 تیر 24 , ساعت 11:30 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَی الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَی یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلًا  سوره 4: النساء آیه 142

منافقان با خدا نیرنگ می‏کنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا می‏کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‏کنند.

تعریف منافق چیه؟ شاید اولین تعریفی که به ذهن میاد اینه که "منافق کسی است که ظاهرش با باطنش متفاوته". خوب ، یه سوال . . . الان منافق کیه ؟ اون کسی که علنا می ایسته و جلو مسلمانان موضع گیری میکنه که بهش نمیگن منافق. بهش میگن کافر. ضمنا جای منافق هم درون محدوده زندگی مسلمانان است و نه در بیرون آن.

پس تعریف ما از منافق عوض شده و برای راحتی خودمون هم که شده این تعریف را منحصر به یک طیف خاص کردیم و آنها را با این مدال افتخار آفرین! مزین نمودیم تا به زور خودمون را از محدوده نفاق جدا بدونیم! و خودمون جلو خودمون کم نیاریم.


چهارشنبه 88 تیر 24 , ساعت 11:30 صبح

بسم الله
الرحمن الرحیم



وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ
بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ
وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ
إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ
رَاجِعونَ * أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن
رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ *


قطعاً همه
شما را با چیزی از ترس‏، گرسنگی‏، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ها، آزمایش
می‏کنیم‏؛ و بشارت ده به استقامت‏کنندگان‏! «155»
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‏رسد، می‏گویند: (ما از آنِ خدائیم‏؛ و به سوی
او بازمی‏گردیم‏!) «156» اینها، همانها هستند
که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده‏؛ و آنها هستند هدایت‏یافتگان‏! «بقره157»

 

و حضرتش فرمود
:

 

نمی‌بینید خدای
سبحان، پیشینیان از آدم (ع) تا پسینیان از این عالم را آزمود ـ به حرمت نهادن ـ
سنگ‌هایی بی‌زیان و سود،‌ که نبیند و نتواند شنود. پس خدا آن را خانه با حرمت خود
ساخت و برای فراهم آمدن و عبادت مردمانش پرداخت. پس آن خانه را در سنگلاخی نهاد از
همه سنگستان‌های زمین دشوارتر، و ریگزاری؛ رویش آن از همه کمتر. به دره‌ای از دیگر
دره‌ها تنگ‌تر، میان کوه‌هایی سخت و ریگ‌هایی نرم دشوار گذر، و چشمه‌هایی که آب آن
کم و جدا از هم، ‌که شتر در آنجا فربه نشود و اسب و گاو و گوسفند علف نیاید.

 

پس آدم و
فرزندان او را فرمود تا روی بدان خانه دارند ـ و با حرمتش شمارند ـ پس خانه برای
آنان جایگاهی گردید که سود سفرهای خود را در آن بردارند و مقصدی که بارهای خویش در
آن فرود آرند. دل‌ها در راه دیدار آن شیدا، از دشت‌هایی بی آب و گیاه،‌ و مغاک دره‌های
ژرف و جزیره‌های از یکدیگر جدا،‌ در پهنه دریا تا از روی خواری شانه‌هاشان را
بجنبانند و گرداگرد خانه کلمه تهلیل بر زبان رانند، ‌و بر گام‌ها روند دوان،‌ خاک
آلود و مو پریشان.

 

جامه‌ها را به
یک سو انداخته، و با واگذاشتن موها خلقت نیکوی خود را زشت ساخته. آزمایشی بزرگ و
امتحانی دشوار و آزمودنی آشکار برای پدید آمدن نافرمان از فرمانبردار. خدا زیارت
خانه را موجب رحمت خود فرمود، و وسیله رسیدن به بهشت نمود.

 

و اگر خدای
سبحان می‌خواست خانه با حرمت و عبادتگاه با عظمت خود را میان باغستان‌ها نهد و
جویبار، و در زمین نرم و هموار، و درختستان‌های از هم ناگسسته، و میوه‌ها در دسترس
و عمارت‌ها در هم و دهستان‌ها به یکدیگر پیوسته، میان گندم‌زارهای نیکو ، باغ‌های
سرسبز تازه رو و زمین‌های پر گیاه گرداگرد او، و بقعه‌های پر باران و باغستان‌های
خرم، و راه‌های آبادان، پاداش کم بود و آزمایش ناچیز هم،‌ و اگر بنیادی که پایه آن
بناست، و سنگ‌هایی که خانه بدان‌ها برپاست، از زمرد سبز بود و یاقوت سرخ فام، و با
روشنی و درخشش تمام، از راه یافتن دو دلی در سینه‌ها می‌کاست، و کوشش شیطان را از
دل‌ها دور می‌کرد، و شک و تردید از مردمان برمی‌خاست.

 

 لیکن خدا بندگانش را به گونه گون سختی‌ها می‌آزماید،
‌و با مجاهدت‌ها به بندگی‌شان وادار می‌نماید،‌ و به ناخوشایندها آزمایششان می‌کند
تا خودپسندی را از دل‌هاشان بزداید، و خواری و فروتنی را در جان‌هاشان جایگزین
فرماید، و آن را درهایی سازد گشاده به بخشش او، و وسیله‌هایی آماده برای آمرزش
او.
(1)


و این چنین ایمان بندگان
را خداوند به ناخوشیها و خوشی ها می آزماید.


یکی
درد و یکی درمون پسندد


یکی
وصل و یکی هجرون پسندد


من
از درمون و درد و وصل و هجرون


پسندم
هر چه را جانون پسندد


چقدر وقته که به امتحان
های الهی توجه نداری؟ چقدر وقته وقتی دست به قلم می بری و می نویسی ، بلند میشوی و
می نشینی و از خانه بیرون میای و با دوستات شوخی می کنی ، به فکر این امتحانا
نیستی ؟ مگر نه اینکه معلم ازل فرمود امتحان میگیرم و مگر اهمیت امتحان به اهمیت
امتحان گیرنده نیست؟ پس ای پسر آدم ! چه شده است تو را که از مهمترین امتحان غافل
شدی؟ این امتحان در تمام شئون زندگی ما جاری و ساری ست و کسی را از آن راه فراری
نیست. حتی اگر در گوشه ای تنها نشسته باشد!


أَمْ
حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ
الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ
الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم
مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء
وَزُلْزِلُواْ حَتَّی یَقُولَ
الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ
مَتَی نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ
نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ*


آیا گمان
کردید داخل بهشت می‏شوید، بی‏آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به
شما
برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان
ناراحت
شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: (پس یاری خدا
کی
خواهد آمد؟!) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است‏
!«214بقره»


و مگر در این شکی ست که پیروزی و شکست فقط در مقابل معلم است که مفهوم
پیدا میکند و آنکس که در نظر او پیروز است ، پیروز است و نظر دیگران مهم نیست!
آنها خود در حال امتحانند. و مگر در این شکی ست که معلم این مدرسه عادل است. پس هر
کس در این مدرسه متناسب با رتبه اش امتحان خواهد داد.


هر
که در این دیر مقرب تر است ..... جام بلا بیشترش میدهند




و من وتو چه میدانیم که
این امتحان قرار است از کجای کتاب هستی ما و از کدام توانایی ما از ما گرفته شود. اما
آنچه واضح است آن است که معلم کریم و رحیم و عادل امتحان را همواره از آن چیزی
خواهد گرفت که ما باید میدانسته ایم. اگر لحظه ای از توجه به نقطه ضعفهای خود غافل
باشیم و در صدد اصلاح آن برنیامده باشیم ، چه بسا که در نهایت قوت امتحان را با
شکست به نهایت برسانیم. امتحان برای یادگیری نیست ، برای بزرگ شدن است. یادگیری تا
قبل از امتحان مفهوم دارد. تو باید وقت امتحان آماده باشی و این وقت مشخص نیست. شاید
حالا ! شاید چند لحظه دیگر... و این امتحان برای آنکس که معلم مهربان خواهان بزرگ شدن
اوست پایانی ندارد. توانا ترین انسانها هم امتحان شده اند و امتحان آنها به گذشت
از توانایی هایشان بوده است. ابوالفضل را یادت هست! بگو آیا از او توانا تر سراغ
داری؟ بگو چه گفت مادر
مرد پرور، آنگاه که خبر بردند بر او از قمرش؟

 

هنگامی که بشیر به مدینه
بازگشت و ام البنین را ملاقات کرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وی دهد ام
البنین گفت: رگ قلبم راپاره کردی بچه ‏هایم و آنچه زیر آسمان است فدای ابا عبد
الله علیه السلام، از حسین برایم بگو . ام البنین برای عزاداری هر روز همراه نوه
‏اش عبید الله (فرزند عباس علیه السلام) به بقیع می
 رفت و نوحه می ‏خواند و می
‏گریست و این اشعار را زمزمه می ‏کرد:


یا
من رأی العباس کر علی جماهیر النقد


ای آن که
عباس را دیدی، که بر گروه بیچارگان حمله می
 ‏کرد،


و
وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد


و دنبال او
از فرزندان حیدر (علی علیه السلام) جنگاورانی بودند، که هر یک یال و کوپالی داشتند،


أنبئت
أن ابنی أصیب برأسه مقطوع ید


خبردار شدم
که بر سر پسرم آسیب وارد شد، در آن حال که دستش قطع بود،


ویلی
علی شبلی امال‏ برأسه ضرب العمد


وای بر من
که ضربه عمود سرش را خم کرد،


لو
کان سیف فی ید (یدی) لما دنا منه احد


اگر شمشیرت
در دستت بود، هرگز کسی به تو نزدیک نمی شد.


بله ، و عباس را امتحان در
دوری شمشیر بود ، چه آنکه امتحان محبت شایسته او بود.


إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ
رَاجِعونَ

وسیعلم
الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون


پی‌نوشت‌ها:


1- نهج البلاغه، ترجمه دکتر
سید جعفر شهیدی، خطبه 192، ص 216


همین متن و بخشی از خطبه 192 که درباره امتحان است در ادامه مطالب آورده شده

سه شنبه 88 تیر 23 , ساعت 1:19 عصر

این پست ثابت میباشد لطفا مطالب جدید را از پست بعدی مطالعه بفرمایید .

بسم رب الزهرا(س)

خداوندا تو را سپاس میگوییم که بار دیگر توفیق خواندن

آیات الهی قرآن و پیشکش آن به ارواح مطهر 

حضرت فاطمه زهرا(س) و مادر بزرگوارشان

 بانوی فرشتگان آسمان، حضرت خدیجه کبری (س)

  را به ما عطا فرمودی .

***

هر کس بنا به درخواست خود با قرائت یک جزء یا بیشتر در این

طرح شرکت میکند و انشاالله همزمان با روز 29 جمادی الثانی

2 تیر )قرآن ها ختم میشوند

و در ثواب یک ختم قرآن سهیم میشویم .

***

لطفا جزء های درخواستیتان را در قسمت نظرات به

بنده ی حقیر اطلاع دهید.

***

در هنگام انتخاب جز به جدول دقت بفرمایید و جز هایی

را که انتخاب نشده اند انتخاب بفرمایید.

قبول باشد انشاالله.

با توجه به اینکه این دوره ختم قرآن مصادف

میباشد با شهادت و ولادت خانم فاطمه زهرا(س)

لطفا دوستان دیگر را در نت و خارج از نت

از این طرح مطلع کنید.

اجرکم عندالله.

.

التماس دعا

.

یا علی

جهت شرکت در ختم قرآن و هدیه به روح ملکوتی آیت الله بهجت کلیک بفرمایید.

 

شماره جز

نام قاری محترم

(ختم اول)

نام قاری محترم

(ختم دوم)

1 آقای علی غریبه
2 آقای علی خانم سمیرا
3 آقای علی غ آقای علی
4 آقای علی غ محبت و زیبایی
5 آقای علی غ محبت و زیبایی
6 خانم ثریا خانم اعظم
7 یا حق محبت و زیبایی
8 جاروکش خونه اهل بیت علیهم السلام محبت و زیبایی
9 آقای عبدالله جاروکش خونه اهل بیت علیهم السلام
10 آقای عبدالله جاروکش خونه اهل بیت علیهم السلام
11 آقای کیوان المیرا
12 خانم نرگس آوای شیدایی
13 از دیار چشم خدا خانم سمیرا
14 آقای محمد علی خانم سمیرا
15 آقای یحیی خانم سمیرا
16 خانم ثریا خانم سمیرا
17 آقا / خانم  es آوای شیدایی
18 خانم ثریا آوای شیدایی
19 خانم رحیمه خانم سمیرا
20 آقای محمد خانم بادی
21 بنده خدای عاشق خانم حمیده محسنی مجد
22 محبت و زیبایی خانم حمیده محسنی مجد
23 آقای سید سینا خانم حمیده محسنی مجد
24 مشق عاشقی خانم حمیده محسنی مجد
25 مشق عاشقی خانم حمیده محسنی مجد
26 المیرا آقای محسن
27 رواق مهر آقای سید سینا
28 خانم مهتاب آقای سید سینا
29 نگاهی نو آقای سید سینا
30 خانم زهرا آقای سید سینا

 


سه شنبه 88 تیر 23 , ساعت 1:19 عصر

بسم رب الزهرا(س)

 

احادیث حضرت زهرا ء سلام الله علیها

 

1. در یکی‌ از روزها ، صبحگاهان‌ امام‌ علی‌  علیه السلام فرمود : فاطمه‌ جان‌ آیا غذایی‌ داری‌ تا از گرسنگی‌ بیرون‌ آیم‌ ؟ پاسخ‌ دادند : نه‌ ، به‌ خدایی‌ که‌ پدرم‌ را به‌ نبوت‌ و شما را به‌ امامت‌ برگزید سوگند ، دو روز است‌ که‌ در منزل‌ غذای‌ کافی‌ نداریم‌ و در این‌ مدت‌ شما را بر خود و فرزندانم‌ در طعام‌ ترجیح‌ دادم‌ . امام‌  علیه السلام  با تأسف‌ فرمودند : فاطمه‌ جان‌ چرا به‌ من‌ اطلاع‌ ندادی‌ تا به‌ دنبال‌ تهیه‌ غذا بروم‌ ؟ حضرت‌ زهرا  علیه السلام  فرمودند : ای‌ اباالحسن‌ ، من‌ از پروردگار خود حیا می‌کنم‌ که‌ چیزی‌ را که‌ تو بر آن‌ توان‌ و قدرت‌ نداری‌ ، درخواست‌ نمایم‌ . (بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 59)

 2. کسی‌ که‌ عبادتهای‌ خالصانه‌ خود را به‌ سوی‌ خدا فرستد ، پروردگار بزرگ‌ بهترین‌ مصلحت‌ او را به‌ سویش‌ فرو خواهد فرستاد .

(بحار الانوار ، ج‌ 70 ، ص‌ 249)

 3. پاداش‌ خوشرویی‌ در برابر مؤمن‌ بهشت‌ است‌ ، و خوشرویی‌ با دشمن‌ ستیزه‌ جو ، انسان‌ را از عذاب‌ آتش‌ باز می‌دارد .

(بحار الانوار ، ج‌ 75 ، ص‌ 401)

4. حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ الله‌ علیها به‌ پدر گرامی‌شان‌ عرض‌ کردند : ای‌ رسول‌ خدا زنان‌ قریش‌ به‌ منزل‌ من‌ وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسی‌ قرار داد که‌ سرمایه‌ای‌ ندارد . رسول‌ اکرم‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ در جواب‌ فرمودند : قسم‌ به‌ خدا دخترم‌ ، در خیرخواهی‌ تو کوتاهی‌ نکرده‌ام‌ که‌ تو را به‌ اولین‌ مسلمان‌ و عالمترین‌ و بردبارترین‌ اشخاص‌ تزویج‌ نموده‌ام‌ .

دخترم‌ ، همانا خدای‌ عزوجل‌ نگاهی‌ به‌ زمین‌ افکند و از اهل‌ آن‌ دو نفر را برگزید ، که‌ یکی‌ از آن‌ دو را پدرت‌ و دیگری‌ را شوهرت‌ قرار داد .

(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 133)

  5. ما اهل‌ بیت‌ رسول‌ خدا ، وسیله‌ ارتباط خدا با مخلوقات‌ و برگزیدگان‌ خداییم‌ ، ما جایگاه‌ پاک‌ خدا و دلیلهای‌ روشن‌ او و وارثان‌ پیامبران‌ الهی‌ می‌باشیم‌ . (شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید ، ج‌ 16 ، ص‌ 211)

 6. خداوند اطاعت‌ و پیروی‌ از ما اهل‌ بیت‌  علیهم السلام  را سبب‌ برقراری‌ نظم‌ اجتماعی‌ در امت‌ اسلامی‌ ، و امامت‌ و رهبری‌ ما را عامل‌ وحدت‌ و در امان‌ ماندن‌ از تفرقه‌ها قرار داده‌ است‌ .

 (احتجاج‌ طبرسی‌ ، ایران‌ : انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

   7.پیامبر  صلی الله علیه واله وسلم  و علی‌  علیه السلام  دو پدر امت‌ اسلام‌ می‌باشند ، که‌ اگر مردم‌ از آنان‌ پیروی‌ کنند ، کجی‌ها و انحرافاتشان‌ را اصلاح‌ نموده‌ و آنها را از عذاب‌ جاویدان‌ نجات‌ می‌دهند ، و اگر همراه‌ و یاورشان‌ باشند نعمتهای‌ همیشگی‌ خداوندی‌ را ارزانیشان‌ می‌دارند .

(بحار الانوار ، ج‌ 23 ، ص‌ 259)

 8. از حضرت‌ فاطمه‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) روایت‌ شده‌ که‌ رسول‌ خدا فرمودند : امام‌ همچون‌ کعبه‌ است‌ که‌ باید به‌ سویش‌ روند ، نه‌ آنکه‌ ( منتظر باشند تا ) او به‌ سوی‌ آنها بیاید . (بحار الانوار ، ج‌ 36 ، ص‌ 353)

 9. همانا خوشبت‌ حقیقی‌ کسی‌ است‌ که‌ علی‌ ( علیه‌ السلام‌ ) را دوست‌ بدارد . (مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمی‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)

 10. کسی‌ که‌ پس‌ از خوردن‌ غذا ، با دستی‌ آلوده‌ و چرب‌ بخوابد ، هیچ‌ کس‌ جز خودش‌ را سرزنش‌ ننماید . (کنز العمال‌ ، ج‌ 15 ، ص‌ 242 ، ح‌ 40759) 

 جهت خواندن ادامه احادیث به ادامه مطلب مراجعه فرمایید


سه شنبه 88 تیر 23 , ساعت 1:19 عصر

It is not far, far away

A jar of candy, the man was caring them

home, to

see the joy of life once more

 

No miracles but, two little shiny eyes

 were waiting for…

The beauty exists not only in sky

, but in our hearts

 

Not so far, just look back again

 with closed eyes

and you will see the eternity

 

Imam Ja"far Al-Sadiq’s (Pbuh) has said:

The vise people are whom;

with nice moralities.

.

با تشکر از دوست بزرگوار آقای علی که زحمت این متن زیبا را کشیدند.

التماس دعا

یا علی


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ