سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، او را از گناهانْ حفظ می کند و پاداشش را برابر چشمانش می نهد . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:56 عصر

سوار بر هلی کوپتر در آسمان کردستان بودیم. دیدم صیاد مدام به ساعتش نگاه

   می کنه. وقتی علت کارشو پرسیدم گفت: الان موقع نمازه. بعدش هم به

    خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیا. خلبان گفت : این منطقه زیاد امن

      نیست . اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. گفت: اشکالی نداره ما

           باید همینجا نماز بخونیم. هلی کوپتر نشست. صیاد با آب

               قمقمه ای که داشت وضو گرفت و به نماز ایستاد.

                             ما هم به او اقتدا کردیم.

                                                               (امیر دلاور/صفحه 77)


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:56 عصر
عشق به خدا مسئولیت آور است و انسان مسئولیت گریز، از خدا می گریزد...حالی اگر هست و حال کردنی،

برای مسئولیت پذیرانی است که خدا را در پستوی عشق به همه چیز جز او پنهان نکرده اند.

                                                                                                             6 دی   (د.د)

 

 


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:56 عصر

در کلام ممکن است هر کس ادعای عشق داشته باشد اما در عمل است که عاشق شناخته می شود.

عشق آن است که عاشق جز معشوق نبیند.خود را نبیند او را ببیند.همه چیز را برای او بخواهد. او را برای

 او بخواهد نه برای خود.مادر عاشق است.اگر خانه اش آتش بگیرد و فرزندش در آن باشد خود را نمی

 بیند. فقط فرزندش را می بیند.حاضر است از جان خود بگذرد تا فرزندش زنده بماند.شهدا عاشق بودند.

به خاطر خدا از جان خود گذشتند.با خدا عشق بازی کردند.ما هم اگر می خواهیم بدانیم عاشق خدا

هستیم یا نه می توانیم از خود یک تست بگیریم.آیا حاضریم به خاطر او از جان مال و ... بگذریم؟ 

جان و مال پیشکش.

               آیا هنگامی که زمینه گناه فراهم است حاضریم بگیم خدایا به خاطر تو ...؟


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:56 عصر

یه مارگیری نشسته بود دم لونه یه مار خوش خط وخالی.می خواست بگیردش.یکی از اولیای خدا که منطق حیوانات رو هم ادراک می کرد از اونجا می گذشت.ماره رو کرد به این عبد صالح خدا و گفت: این می خواد منو بگیره.خیال کرده می تونه منو بگیره.رفت و بعد از چند دقیقه که برگشت دید که اون شخص ماره رو گرفته و گذاشته تو کیسه داره می بره.به ماره گفت تو که گفتی نمی تونه منو بگیره.پس چی شد؟ماره گفت:من عاشق یکی از اسماء خداوند هستم.این منو قسم داد به اون اسمی که عاشقشم. گفت خستم کردی دیگه بیا بیرون.اسم محبوب منو آورد منم به خاطر عشق به محبوبم اومدم بیرون.گفتم ولش کن اسم حبیبم رو برده بذار برم تو دامش.

اما من در راه محبوبم چه کردم؟ کاری کردم که بگم خدا این کارو فقط و فقط برای تو انجام دادم؟


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:56 عصر

دنیای عدالت محوری‌‌‌?دنیای ظلم ستیزی?دنیایی که همه ار حقوق یکسان برخوردار باشند و سلمان ها و بلال ها بر سر یک سفره غذا بخورند?دنیایی که تبعیض و یک چشم نگری کور شده باشد?دنیایی که فساد اخلاقی و مالی فاسد شده باشد?دنیایی که ارزش مرد به ثروت نباشد?دنیایی که ارزش زن به زیبایی او نباشد و از او به عنوان مدل تبلیغاتی یا به عنوان دکور تزییناتی دفاتر و شرکت ها استفاده نشود?دنیایی که هدف نباشد بلکه وسیله ای باشد برای زندگانی جاویدان آخرت?دنیایی که هدف آفرینش?منزل مقصود باشد....

این ها آرزوهایی است که بشر همیشه داشته ?از آن زمان که حاکمان زورگو زمین های کشاورزی را غصب می کردند گرفته تا حال که دولت های زورگو... ?ولی هیچ گاه شرایط تشکیل حکومت عدل جهانی به وجود نیامد اما این نوید داده شده که : «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمة و نجعلهم الوارثین»  آن هم توسط آخرین امام شیعیان حضرت مهدی (عج)

اما این عقیده مخصوص شیعیان نیست گر چه اختلافاتی در این زمینه بین ادیان وجود دارد.بعضی از فرق مسلمین معتقدند که این منجی هنوز به دنیا نیامده?مسیحیان او را مسیح موعود می نامند?یهودیان او را سرور میکاییلی می خوانند و زردشتیان وی را ایرانی دانسته و از او به سوشیانس یاد می کنند.در قرآن و انجیل و تورات و جاماسب نامه به منجی آخر الزمان بشارت داده شده که هیچ?حتی در کتاب های مقدس براهمه و بوداییان نیز می توان این موضوع را یافت.خلاصه اینکه همه ادیان عقیده دارند که در یک عصر تاریک و بحرانی که فساد و بیدادگری همه جا را فرا می گیرد یک نجات دهنده بزرگ جهانی طلوع می کند و به واسطه نیروی فوق العاده غیبی و الهی اوضاع آشفته جهان را اصلاح می کند.


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ