سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! با رحمت خود که با آن، همه نیکی هارا برای اولیائت گِرد آورده ای و با آن، بدی ها را از دوستانت دور ساخته ای، مرا دریاب . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر
بنام کسی که تنهاست اما تنها نمیگذارد

  • برای بدست آوردن چیزی که تاکنون نداشته ای باید کسی شوی که تا کنون نبوده ای.
  • همت نردبان عزت است.
  • در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آنست که مجنون باشی
  • بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است/ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
  • تنها نیرویی که میتواند غول نا امیدی را از پای درآورد صبر است.
  • می رود عمر و نمی پرسم ز خویش / ره کجا منزل کجا مقصود چیست؟!
  • دریا باش تا اگر کسی سنگی به سمت تو پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی.
  • بر سر بام ریاست مرو از باد غرور/که تو را عاقبت این باد زبام اندازد
  • حکمت وزیدن باد رقصاندن شاخه ها نیست امتحان ریشه هاست.
  • در دل کاخ مجلل خبر از عشق مجو/این سعادت همه در کلبه درویشان است
  • ای دل اگر عاشقی کنی و جوانی / عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)
  • انسانهای بزرگ زاده نمیشوند ساخته میشوند.
  • گلم از خود رهیدن را بیاموز/به سر منزل رسیدن را بیاموز/مجالی تنگ و راهی دور درپیش/به پاهایت دویدن را بیاموز/زمین بی عشق خاکی سرد و مرده است/بهقلب خود تپیدن را بیاموز/جهان جولنگهی همواره زیباست/به چشمانت خوب دیدن را بیاموز.


والسلام



دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

 

بنام خدای دل های اسمونی بچه ها ... 


چند روز به کریسمس مانده بود که به یک مغازه رفتم تا برای نوه ی کوچکم عروسک بخرم . همان جا بود که پسرکی را دیدم که یک عروسک در بغل گرفت و به خانمی که همراهش بود گفت: "عمه جان..." اما زن با بی حوصلگی جواب داد: "جیمی، من که گفتم پولمان نمی رسد
!" زن این را گفت و سپس به قسمت دیگر فروشگاه رفت.

به ارامی از پسرک پرسیدم: "عروسک را برای کی می خواهی بخری؟" با بغض گفت: "برای خواهرم، ولی می خوام بدم به مادرم تا او این کادو را برای خواهرم ببرد." پرسیدم: "مگر خواهرت کجاست؟"

پسرک جواب داد خواهرم رفته پیش خدا،

پدرم میگه مامان هم قراره بزودی بره پیش خدا"پسر ادامه داد: "من به پدرم گفتم که از مامان بخواهد که تا برگشتنم از فروشگاه منتظر بماند. "

بعد خودش را به من نشان داد و گفت: "این عکسم را هم به مامان می دهم تا آنجا فراموشم نکند، من مامان را خیلی دوست دارم ولی پدرم می گوید که خواهرم آنجا تنهاست و غصه می خورد."

 پسر سرش را پایین انداخت و دوباره موهای عروسک را نوازش کرد. طوری که پسر متوجه نشود، دست به جیبم بردم و یک مشت اسکناس بیرون آوردم. از او پرسیدم: "می خواهی یک بار دیگر پولهایت را بشماریم، شاید کافی باشد!" او با بی میلی پولهایش را به من داد و گفت: "فکر نمی کنم چند بار عمه آنها را شمرد ولی هنوز خیلی کم است "من شروع به شمردن پولهایش کردم. بعد به او گفتم: "این پولها که خیلی زیاد است،حتما می توانی عروسک را بخری!"

پسر با شادی گفت: "آه خدایا متشکرم که دعای مرا شنیدی!"

بعد رو به من کرد وگفت: "من دلم می خواهد که برای مادرم هم یک گل رز سفید بخرم، چون مامان گل رز خیلی دوست دارد، آیا با این پول که خدا برایم فرستاده می توانم گل هم بخرم؟"

اشک از چشمانم سرازیر شد، بدون اینکه به او نگاه کنم، گفتم:" بله عزیزم، می توانی هر چقدر که دوست داری برای مادرت گل بخری." چند دقیقه بعد عمه اش بر گشت و من زود از پسر دور شدم و در شلوغی جمعیت خودم را پنهان کردم. فکر آن پسر حتی یک لحظه هم از ذهنم دور نمی شد؛ ناگهان یاد خبری افتادم که هفته ی پیش در روزنامه خوانده بودم: "کامیونی با یک مادر و دختر تصادف کرد" دختردر جا کشته شده و حال مادر او هم بسیار وخیم است." فردای آن روز به بیمارستان رفتم تا خبری به دست آورم. پرستار بخش خبر نا گواری به من داد: "زن جوان دیشب از دنیا رفت." اصلانمی دانستم آیا این حادثه به پسر مربوط می شود یا نه، حس عجیبی داشتم. بی هیچ دلیلی به کلیسا رفتم. در مجلس ترحیم کلیسا، تابوتی گذاشته بودند که رویش یک عروسک، یک شاخه گل رز سفید و یک عکس بود .
دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

بنام مهربانی که امید عالمیان تنها اوست ...

آن کس که به آموختن کوشاتر و گوشش به دانش نیوشاتر است ، امیدوارترین کسان است . (بزرگمهر بختگان)

 امید همچون خون در روان آدمیست که اگر نباشد گامی به پیش نمی رود و اگر باشد جهانی را دگرگون می سازد . (ارد بزرگ )

 امید، نان روزانه آدمی است . (رابیندرانات تاگور)

امید قوه محرک زندگی است. (ساموئل اسمایلز )

امید با مرگ هم به گور نمی رود . (فردریک شیلر)

امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . (بزرگمهر بختگان )


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر

یا من منعه عطاء

هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند

دکتر شریعتی

اگر با ترس زندگی کنیم، با ترس خوایم مرد

اگر با تنفر زندگی کنیم، با نفرت از دنیا خواهیم رفت

اگر با شجاعت زندگی کنیم، شجاعانه خواهیم مرد

اگر با عشق زندگی کنیم، عاشقانه خواهیم مرد


دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ